منو مطالب

نقد و بررسی سریال Echo | اولین سریال بزرگسالانه دنیای مارول

echo

سریال ‎Echo از اون سریالاییه که روح مارولی داره، چون میدونین این چیزیه که مارول همیشه قرار بوده باشه، تا با شخصیت هاش بگه که همه میتونن یکی از اون قهرمانا باشن و ریپرزنت بشن، همه چیز به اندازه‌ست، مارول با رد زدن از خط قرمزش گل کاشته!

نکته ای که وجود داره اینه که ما به وضوح احساس میکنیم که مارول داره سعی میکنه این سریال رو بدون پیش نیاز جلو ببره، هم از اتفاقات اپیزود اول و هم داستان بچگی کینگ پین، این ها جوری روایت میشن که بدون نیاز به تماشای سریال هاکای و دردویل متوجه داستان بشیم و برامون سورپرایز داشته باشه اما باز هم تماشای پیش نیاز های این سریال خالی از لطف نیست و به نظرم واجب هم هست!

سریال هاکای
سریال اکو مستقیما دنباله سریال هاکایه اما از اول طوری روایت میشه که اگه شما سریال هاکای رو ندیده باشین مشکلی براتون پیش نمیاد، اما شخصا پیشنهاد میکنم اگه هیچکدوم از پیش نیاز ها رو هم ندیدین حتما سریال هاکای رو ببینید چون اگه هیچ آشنایی قبلی ای نداشته باشید با شخصیت مایا لوپر ممکنه بعد از دیدن قسمت اول کمی گیج بشید و متوجه نشید که چه اتفاقی داره میوفته

سریال دردویل
مهمترین سریال برای معرفی با کینگ پین و مت مورداک سریال دردویله، جایی که با اورجین این دوتا شخصیت مهم آشنا میشیم و نکات جالبی رو میتونیم با دیدنش بفهمیم و دید تازه ای نسبت به سریال اکو پیدا کنیم!

اسپایدرمن نو وی هوم

اولین بار که ما مت مورداک رو در ام سی یو میبینسم برمیگرده به اسپایدرمن نو وی هوم، با اینکه حضور تاثیر گذاری نداره و در حد یه کمئوعه اما بازم از لیست جا نمیندازیمش، ما مارول فنیم، تا عن یه چیزیو درنیاریم دوباره از اول ریواچش میکنیم 🙂

سریال شی هالک
اخرین باری که ما مت مورداک رو دیدیم برمیگرده به سریال شی هالک، با اینکه حضورش در شی هالک هیچ تاثیری روی اتفاقات سریال اکو نداره اما شاید کسایی باشن که بخوان تمام دفعاتی که دردویل در مارول ظاهر شده رو ببینن!

ابتدای اپیزود ۳ توضیح داده میشه که بافتن مو نشانه جنگجو بودنه، و زنی که ابتدای اون قسمت دیدیم قبل رفتن به جنگ موهاشو میبست، بافت پشت موی مایا هم اشاره به جنگجو بودنش داره

همین جزییات کوچیک و اشاره به فرهنگ بومی امریکا خیلی تماشای این سریال رو جذاب تز میکنه و شوق بیشتری به بیننده ای که با فرهنگ امریکایی اشنایی داره میره، هرچند ممکنه برای ما خوشایند یا جالب نباشه!

اینکه در قسمت اخر ما تقابل با کینگ پین رو از دید مایا میدیدیم خیلی به هیجان داستان اضافه میکرد چون هم فرصت بیشتری برای انتقال احساس شور و هیجان از طریق موسیقی مهیا یود و هم دیدگاه جدیدی رو نسبت به جوری که شخصیت اصلیمون دنیا رو میبینه بهمون ارائه میداد

قسمت اخر با وجود افت شدید از نظر کیفی و داستانی باز هم زاویه دیدی متفاوتی بهمون داد، در تمام طول سریال ما فقط کینگ پین رو وقتی که کنترل شرایط دستشه و قدرتمنده میدیدیم، اپیزود اخر ورق رو برگردوند و نشون داد اگه شرایط برعکس باشه و بین فیسک و مایا، فیسک اونی باشه که دچار بحران درونی شده و ترس گذشته و کودکیش دامنش رو گرفته چی میشه

درست برعکس شرایطی که مایا داشت، مایا همیشه ضعیف تر از فیسک بود و ترس و عذاب کودکی و گذشته رو شونه هاش سنگینی میکرد اما قسمت اخر (با وجود صحنه های اضافی و نا لازم) نشونمون داد که اگه اوضاع فرق میکرد، چقدر اتفاقات متفاوت تر رقم میخورد و این یکی از نکات مثبت سریاله

حتی در بدترین و ضعیف ترین بخش های سریال اکو، بازی بینظریر وینسنت دن افریو اون صحنه رو ده برابر بیشتر احساسی و تنش برانگیز میکنه، انگار این مرد زاده شده تا نقش ویلسون فیسک رو بازی کنه!
چرا اخر سریال فیسک یهو برگشت و رفت؟ زندگی و گذشته ویلسون فیسک مثل زخمی بود که روح و روانش رو همیشه تحت تاثیر قرار میداد، مثل زخمی که روی پیشونیشه و صورتش رو پر از خون کرده اما با پنهانش میکنه، کاری که مایا کرد این بود که باعث شد فیست دستی به صورت خودش بکشه و متوجه زخم روح و جسمش بشه و برای لحظه ای گیج و نا آگاه از تمام تصمیمات زندگیش بود و در بحران هویتی و وجودی عظیمی غرق شد، مایا با دست گذاشتن روی بزرگترین تروما (آسیب روحی) کودکی فیسک یعنی پدرش، تونست خانواده و عزیزان خودش رو نجات بده

مایا لوپز مثل دارکوبی که زخمیش کرد و بعد دوباره بهش زندگی بخشید، زخمی که به زندگی خودش وارد کرده بود رو هم التیام داد تا بتونه دوباره پرواز کنه، مثل اپیزود اول که دیدیم مایا خودش تنهایی زخماش رو بخیه زد، چون اون موقع تنها کسی بود که میتونست به خودش کمک کنه ولی بعد با کمک عمو هنری هم ما و هم مایا، متوجه شدیم که اون تنها نیست و افرادی رو داره که کنارش باشن و کمکش کنن

صحنه پس از تیتراژ بهمون نوید شهردار شدن کینگ پین رو میده که قراره در سریال «دردویل: تولد دوباره» فیسک رو به عننوان شهردار شهر نیویورک ببینیم و شاهد افزایش نفوذ و گسترش امپراطوریش بشیم!

امیدوارم از مطالعه این مطلب لذت برده باشید، حتما نظراتتون رو باهامون به اشتراک بذارید
همچنین میتونید با دنبال کردن رسانه اسپایدروینگ در بقیه شبکه های اجتماعی از تازه ترین اخبار، مقالات، تئوری ها و بررسی های دنیای کامیک و سرگرمی مطلع بشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *